بسمه تعالي

با سلام به محضر منجي عالم بشريّت صاحب العصر و الزّمان و

با سلام به همه ي علاقه مندان به هنر و علم و دانش

ميلاد افتخارات بشريّت و ملكوت را به همه ي شما تبريك عرض ميكنم

عزيزان شما که دنيارو اينقدر قشنگ ميبينيد و به زيبايي اون هم با کار هنري و علمي خودتون اضافه ميکنيد آيا آخرت و دنياي ابدي خودتون رو هم زيبا کرديد و به فکر هستيد که دست خالي نباشيد در آن روزي که جز شما و اعمالتان چيزي در ميان نيست ؛از شما هنر مندان بعيده که به فکر نبوده باشيد.

بنده ميخوام عرض کنم که يه مقدار به فکر شکاف طبقاتي عظيمي باشيد که در جامعه ايران امروز ما پيش اومده و چهره ي کشور ما رو داره خراب ميکنه بياييد به فکر باشيم و با خلاقيّتهاي خودمون در رفع اين شکاف طبقاتي بکوشيم

شما که کاريکاتور ميکشي و شما که نقّاشي ميکشي بيا و کاري کن که براي آخرتت بمونه و آخرت خودت رو هم آباد کرده باشي

بياييد از زشتي برق ماشيني بگوييم که در کنار برق چشم اشک آلود کودک فقير باشه

بياييد از تلخي حلوايي بگوييم که در کنار گرسنه و بيچاره اي خورده بشه

بياييد از چروک و لجنمال بودن لباس فاخرو مرتبي بگوييم که از ظلم و ستم به تن شده باشه

بياييد از سختي لحظاتي بگوييم که مردي شرمنده از خانواده روي برگشتن به خانه را ندارد

بياييد از غير قابل تحمّل بودن گريه ي طفلي بگوييم که مادرش را مخاطب ساخته ميگويد مامان چرا برام عيدي نخريدي مگه منو دوست نداري و غيره

بياييد از آلودگي هواي صبح بهاري بگوييم که در بين بيدار شوندگانش کساني هستند که آرزو مي کنند اي کاش بيدار نشده بودند

بياييد از تنگي نفسي بگوييم که تازه نفس در کنار بيمار سرطاني حس ميکند

بياييد از غم سنگيني بگوييم که از دست دادن فرصتها در پي دارد

بياييد از روز حسرت که همان روز محشر است بگوييم که دگر راه بازگشتي نيست

بياييد ازشرمندگي فرصت سوخته اي بگوييم آن لحظه که به او گفته ميشود: چه چيزي از اعمال براي خود از پيش فرستاده اي

تا فرصتي هست بيا کاري کنيم منعم خويش زخود راضي کنيم

يا علي