سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یک بوم و دو هوا - یاغی
  •   یک بوم و دو هوا
  • ♣امروز میخوام یه قصه تعریف کنم بی غصه یا با غصه بودنش هم بر عهده دوستان :

    یک بوم و دو هوا

    یکی بود یکی نبود جز خدای مهربون هیچ کس نبود ، یه روستایی بود که چندتایی مزرعه داشت ، اهالی این مزرعه ها با هم همسایه بودند و اگه هم نبودند خلاصه توی یه منطقه بودند باید فکر کرد! یه موقعی با هم خوب بودند یه موقع گروه گروه می شدند و با هم توی گروه های خودشون دوست بودند و علیه گروه دیگه توطئه می کردند و.پوزخند.... خلاصه زندگی رو باسختی و بی سختی می گذروندند . تا اینکه اهالی تموم مزرعه ها ، به جز یه مزرعه به جون رییس مزرعه شون افتادند از مرغ و خروس و گاو و الاغ و حتی زن و بچه و.... حالا کاری نداریم که حق با کی هست و با کی نیستمدرک داشتن ! اما شرایط همه مزرعه ها مثل هم بود اما صاحب اون مزرعه ای که اهالیش به خوبی و خوشی در کنار هم یه لقمه نون حلال در می آوردند و خیلی از زندگی راضی بودند و دیگه حوصله به جون هم افتادن رو نداشتن تهوع‌آور!!! با همه این مزرعه ها که شرایط یکسانی رو داشتند یه جور برخورد نکردوااااای ، جونم واستون بگه که صاحب اون مزرعه ای که اهالیش اهلی بودن ،چون با صاحب یه مزرعه هم کاسه بود و میدونست اگه ازش حمایت نکنه پته خودش هم میاد روی آب ترسیدم، حمایت می کرد و اصلا به حرف اهالی  اون مزرعه توجه نمی کرد و گذاشت صاحب اون مزرعه هر بلایی که می خواد به سر اهالیش بیاره گریه‌آور! اما چون از روسای مزرعه های دیگه دل خوشی نداشت نه تنها از صاحباشون حمایت نکرد ، بلکه از اهالیشون دفاع کرد و اهالی اهلی خودش رو  برای کمک به اونا به همراه داس و بیل و ... فرستاد قاط زدم. نمیدونم اینجا الان باید بگم قصه ما به سر رسید و کلاغه به خونش نرسید بالا رفتیم ماست بود پایین اومدیم دوغ بود قصه ما ، راست و درغ بودنش به عهده شما البته اگه فکر می کنید این قصه اینجا به سر رسیده نکته بین!



  • نویسنده: یاغی(پنج شنبه 90/2/29 ساعت 11:22 صبح)

  • نظرات دیگران ( )


  •   لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • یک بوم و دو هوا
    اشک ها و لبخند ها
    آثار دموکراسی و دیکتاتوری حتی در بازی فوتبال !!!
    یه کلوم حرف حساب
    [عناوین آرشیوشده]
  •    RSS 

  •   خانه

  •   شناسنامه

  •   پست الکترونیک

  •  پارسی بلاگ



  • کل بازدید : 415635
    بازدید امروز : 8
    بازدید دیروز : 13
  •   مطالب بایگانی شده

  • از افسانه تا واقعیت
    تابستان 1388
    پاییز 1388

  •   درباره من

  • یک بوم و دو هوا - یاغی
    یاغی
    منم من ، میهمان هر شبت ، لولی وش مغموم منم من ، سنگ تیپا خورده رنجور منم دشنام پست آفرینش ، نغمه ناجور نه از رومم ، نه از زنگم ، همان بیرنگ بیرنگم

  •   لوگوی وبلاگ من

  • یک بوم و دو هوا - یاغی

  •   اشتراک در خبرنامه
  •  


  •  لینک دوستان من

  • رند
    حاج حشمت
    خط بارون
    نم نم بارون...
    راهنما
    کویر سبز
    نون والقلم
    ضحی
    مجله خبری متین نیوز
    طالب یار
    مسافر
    فرزند شهید
    نوشته های خط خطی...!!!
    کوثر
    وصله
    بوی باران ( حسرت سابق )
    از زندگی
    روزنوشته های من

    آدم ساده
    سپهران
    مریم
    بیدل

  •  لوگوی دوستان من























  •   اوقات شرعی
  • اوقات شرعی