• وبلاگ : ياغي
  • يادداشت : كله شقي
  • نظرات : 2 خصوصي ، 19 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    سلام ممنون كه سر زدي
    شما هميشه مطالب خشن مي نويسي ها....منم حساس
    سلام بر ياغي

    سلام نه دانشگاه هزار برابر بهتر از دوران مدرسه بود

    اميدوارم انقدر موفق باشيد كه با معدل خوب بدون كنكور به مقطع بالاتر بريد

    ياعلي

    درووود! استاد شما به شما لطف داره. ميخواد پايه هاتون قوي بشه!

    منم از اين استادها زياد داشتم. نگفتي رشته تحصيليت چيه؟

    پاينده باشي. اگه بياي عكسامو ببيني خوشحالم ميكني

    سلام چطوريد خوبيد

    خيلي جالب نوشتي

    ما كه كلي بلا سرمون اومد تا ليسانسمونو بگيريم

    اميدوارم شما مثل ما نشيد و موفق باشيد

    به اميد ديدار

    بابا عجب جاي مخوفيه اين دانشگاه!!!

    راستي امشب من و خيلي دعا كن.
    واسه كار هم گفتم كه از روز اول كه رفتم اونجا اصلا هدفم نبود كه تو دفتر روزنامه كار كنم ، چون دارم درس مي خونم و وقت ندارم ، اونجا هم فقط سر كنجكاوي رفتم، حالا مي خواين پيش كش شما.
    همون درس باعث شد كلي معدل من افت كنه ، مي دونيد اينطور ادماي كه خيلي احساس بلد بودنشون مياد يه سري آدم عقده اي بي سوادن و فقط خودشون رو و بي سواديشون رو پشت اين شخصيت كذايي قايم مي كنن.
    من 75/8 شدم ، به هر دري زدم كه روي نمودار بره گفتن همچين قانوني نداريم ، گفتم پس قانون اين و دارين كه زنه مريض مي شه شوهرش برگه ها رو امضا كنه؟چن بار اعتراض هم دادم ولي چون خودش مدير گروه بود و كسر شانش مي شد كه نمره اي اضافه كنه يا رو نمودار ببره واسه اين هيچ اقدامي نكردن.
    حالا ما با اين شانس زيادمون رفتيم درس 3 واحدي ساختمان داده رو هم با خانومش برداشتيم ، خانومش خيلي زن خوبي بود ، اما از شانس ما آخر ترم افتاد بيمارستان اين آقاي يوسفي برگه ها رو تصحيح كرد ، دكتراي هوش مصنوعي داشت و از اون ادماي سخ گير بود ، از 30 نفر دانشجو 15 نفر درسش و حذف كردن و فقط 15 نفر امتحان داديم كه اونم بالاترين نمره اش 11 بود 3 تا 10 و بقيه همه افتاده بودن.
    فقط يه مدير گروه داشتيم خيلي شاهكار بود آقاي يوسفي توي دو سال ما اين و جز چن بار بيشتر نديديم، حتي روزاي انتخاب واحد هم نبود ، اون 1و2 روزي هم كه پيداش مي شد همش مي دويد به كسي كه اجازه حرف زدن نمي داد كه.
    ديگه همه به چشم بدهكار نگات مي كردن كه از هزار بار مردن و افتادن بهتر بود، من زياد از اينطور كله شق بازيهاي در نياوردم چون تو مخ زني حرفه ايم همه استادا باهام رفيق بودن.

    سلامممممممممممممممممممممم

    اره همه ما ادما يه وختاي كله شق مي شيم ، من دقيقا نمي دونم تو سال چن بار كله شق مي شم ، فقط مي دونم كه به محيط و شرايط بستگي داره.

       1   2      >