سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از افسانه تا واقعیت - یاغی
  •   کاوه ای پیدا نخواهد شد امید ، کاش اسکندری پیدا شود
  • یه هرز گاهی که از جلوی مجلس رد میشم میبینم که چقدر این ساختمون
    جوون ، اندوهگینه ! میخوام فریاد بزنم بابا جوونی گفتن و... بپا خیز که تو اگه
    تحرک نداشته باشی و شاد نباشی ، کی باید شاد باشه ؟ شاید هم میبینه
    نمیتونه مثل جوونی های پدرش ( ساختمون قدیمیه مجلس ) باشه که این همه
    آدم بزرگ و وقایع بزرگ رو به خودش دیده !
    انقدر ساکته که آدم فکر میکنه هیچ کس مهمون دلش نیست ، پس چرا این همه
    گارد حفاظت داره این صدف خالی از مروارید !
     چقدر هم کثیف شده نمای ساختمونش ،مگه نمیشورنش ؟ ساختمون های بی اصل

    و نصب رو یه هرزچندگاهی آدم میبینه  نظافتچی ها دارند میشورنشون ، زشته این

    ساختمون با این همه اصل و نصب با کلاس ، شستشو داده نشه ! نمیدونم شایدهم

    بسکه ارتفاعش بلنده ، نظافتچی ها میترسند بیفتند ، برای همین طرفش نمیرند !!!
    پ.ن. درگیر امتحانم و نه میتونم زیاد آپ کنم و نه میتونم به دوستانی که لطف میکنند
    سری بزنم از باب احوالپرسی ،اما چون همه تجربه امتحان پس دادن رو داریم 

     یه جورهایی هم رو درک میکنیم ( تا باشه از این امتحان پس دادنها وای از
    اینکه توی امتحان بزرگتر آدم بیفته و نتونه با موفقیت بیاد بیرون ؟! )



  • نویسنده: یاغی(شنبه 86/11/6 ساعت 7:47 عصر)

  • نظرات دیگران ( )

  •   ایران و سکولار شدن یا نشدن ....
  • در مورد سکولار شدن در ایران بحثهای زیادی مطرح شده که در نهایت
    منجر به 3 دیدگاه شده است :
    دیدگاه اول مطرح میکند که چون ایران یک کشور عقب مانده است و
    در زمینه توسعه و نوسازی و ... از غرب الگو گرفته است در نتیجه
    بروز سکولار شدن در ایران نیز مانند سایر پدیده های غربی اجتناب _
    ناپذیر است و این گروه به تبیین مسائل سکلار شدن در ایران میپردازن
    دیدگاه دوم ، مخالف دیدگاه اول است و بیان میکند سکولار شدن
    ایران اتفاق نمیفتد اما هیچ دلیل و برهانی برای گفته خودشون مطرح
    نمیکنند و فقط میگویند اتفاق نمیفتد
    دیدگاه سوم حالت بینابینی دارد و مطرح میکند که باید واقعیت های
    اجتماعی را ببینیم و دست به مقایسه علمی بین جامعه ایران و
    جوامع غربی بپردازیم و تفاوتها و تشابهات این دو جامعه را بیان کنیم
    بخاطر اینکه سکولار شدن پدیده ذاتی دین نیست و در اختلاط با سایر
    پدیده های اجتماعی و سیاسی و... بوجود می آید .
    چند قضیه شرطیه برای بوجود آمدن و یا نیامدن پدیده سکولار شدن :
    (البته این شرطی ها از دیدگاه سوم است )
    1. جامع غرب دین را محدود کرد و نتیجه این محدودیت ایجاد سکولار
    شدن بود اما در ایران چون نظام سیاسی مبتنی بر دین است این
    محدودیت ایجاد نمیشود اما نبود محدودیت نشانه ی سکولار شدن
    نیست و از نظر پیتر برگر در نهایت این نظام سیاسی است که باعث
    ایجاد یا مانع سکولار شدن میشود ........
    2. مبارزه کلیسا با علم و عقل گرایی نیز یکی ازدلایل سکولار شدن
    جوامع غربی شد که اگر این مبارزه وجود نداشت امکان اجتناب پذیر
    بودن سکولار شدن وجود داشت اما در اسلام داریم که از گهواره تا
    گور دانش بجو که دیگه نیازی به توضیح نیست ............
    3. در دینداری ایدئولوژی اگر نظام ایدئولوژی بسته باشد ، شرایط برای
    سکولار شدن فراهم می شود اما اگر نظام ایدئولوژی باز و پویا
    باشد و از معرفتها  و دانشهای مختلف استفاده کند و برای علم احترام و
    ارزش قائل شود و خود را نیازمند تمام ابعاد جامعه بداند و فکر نکند که
    حرف آخر را خودش باید بزند در نتیجه در این شرایط امکان ایجاد سکولار
    شدن وجود ندارد ......
    4. تقدس زدایی نیز یکی از عوامل سکولار شدن است . که این گونه
    تقدس زدایی که در جامعه غرب وجود داشت در ایران ایجاد نشد بخاطر
    حاکمیت سیاسی دینی . اما همان طور که تقدس زدایی باعث ایجاد
    جریان سکولار شدن میشود ، تقدس زایی (ایجاد تقدس کاذب ) هم
    باعث ایجاد سکولار شدن میشود . اگر دایره ای دور پدیده های دینی
    کشیده شود که جامعه نتواند به آنها نزدیک شود ، حال اگر این تقدس زایی
    درست باشد یا نباشد ، نهایتا منجر به ایجاد جریان سکولار شدن میشود ....
    پ.ن. اینجاست که ضرب المثل قشنگ ایروونی صدق میکنه :
    که نه به این شوری شور نه به این بی نمکی . پس فقط حد اعتدال
    پ.ن. دیدم قضیه جدی شکلک نذاشتم !!!

  • نویسنده: یاغی(سه شنبه 86/10/25 ساعت 8:1 عصر)

  • نظرات دیگران ( )

  •   آقای رئیس جمهور ؟
  • انتخابات ریاست جمهوری کیه ؟! از الان احساس میکنم یکی از
    کاندیدها ، داره تبلیغاتشو زودتر شروع میکنه !  جناب رئیس
    جمهور رو میگم . یه 2 یا 3 هفته ای هستش که ایشون همش
    اجرا دارن در کانالهای تلویزیون ؟ یه روز میان صحبتهاشون رو با
    درصد و رقم مطرح میکنند که فقط قشر خاصی متوجه میشه
    کانال تلویزیونی که دانشگاه نیست ؟ همه جمع اند از باسواد
    روستایی تا بی سواد شهری ! باید یه جوری گفت تا همه
    بفهمیم !!! یه روز دیگه میایند و میگن من نمیتونم بودجه رو کامل و واضح
    توی تلویزیون مطرح کنم که چی کجا میره ! معلوم که دیگه حال
    و اوضاه این مملکت گل و بلبل چی میشه ؟ یعنی چی که
    نمیتونید ؟ ؟؟؟
    توی صحبتهاشون مطرح میکنند مدام که ما با مجلس مشکلی نداریم
    حالا گیریم که داشته باشیم ، مگه چی میشه ؟ همین
    فرانسه ، همین مهد به اصطلاح آزادی! ریاست جمهوریش با
    مجلسش همواره احزاب مخالف هم هستند .
    ای کاش صحبتهای قبل از ریاست جمهوری هر کسی که بعدا
    رئیس جمهور میشه را ، هر سال بعد از ریاست جمهوری ، طرف
    بزارند و خودش رو دعوت کنند و بگن الوعده وفا ، توضیح بده
    چی کار کردی ؟ مثلا میخواستی قیمت ملک رو یکی کنی ! بله
    یکی شد ! ملک پایین شهر شد هم اندازه ملک بالای شهر ، قیمت
    ملک منطقه مرغوب هم شد تا جهنم !!! البته تا جهنم که برای من
    گناه کار راهی نیست ، من این مسافت رو برای از ما بهتروون میگم !
    و خیلی چیزهای دیگه که مجالی برای گفتن نیست !
    پ.ن. نمیدونم چقدر این گفته درسته ولی گفته رو میگم :
    1 ماه پیش بود که فکر کنم آقای رئیس جمهور مصاحبه تلویزیونی
    زنده اجرا کردند و چقدر قبلش تبلیغات راجع به این مصاحبه راه
    انداختن ! ولی یکی از افرادی که همون طرفها بود میگفت این مصاحبه
    زنده نبود و شب قبلش ضبط شده بود !!!
    پ.ن. چقدر این چند روزه توی سر و مغز خودم زدم و بیداری شب
    رو تحمل کردم و از خواب شیرین صبحگاهی گذشتم تا آماده بشم
    برای امتحان که امروز اعلام کردن افتاده از اول بهمن ! البته امروز
    خوابگاه پسرها تحصن بود که ما تعطیلی میخوایم ؟ به بچه های
    خوابگاهی گفتن هر کی میتونه جمع کنه بره ولایت چون امکان داره
    گاز خوابگاه ها قطع بشه ؟! بیچاره دیگه این بچه ها ...........
    پ.ن . الان داره برف میاد و من در کنار پنجره نشستم و خودنمایی
    این برف رو میبینم ویاد یه ضرب المثل می افتم ،
    زمستون میره و رو سیاهیش به زغال می مونه


  • نویسنده: یاغی(شنبه 86/10/22 ساعت 12:42 صبح)

  • نظرات دیگران ( )

  •   اعتراض
  • چند وقت پیش ها یه بولوتوس گرفتم بنام اعتراض ! چند ساعت پیش
    داشتم با گوشیم ور میرفتم دوباره این بولوتوس اعتراض رو شنیدم !
    گفتم بد نیست بزارمش توی وبلاگم !
    فکر کنم قسمتی از دیالوگ فیلم اعتراض باشه (با موسیقی متن
    دل انگیزش که متاسفانه نتونستم بزارم روی متن) :
    ما کاری به حکم نداریم ، حکم روی کاغذ مال محکمه است ، اصلیت
    حکم مال خداست ، که مأمنش ریخته و گلریزون میکنیم واسه کسی
    که آزاد میشه از این چاردیواری ، که همه دنیا چاردیواریه ، قدم مرتضی
    علی ، یه مرد که واسه شرف و ناموسش دوازده سال رو کشیده ،
    وجدانش بالاتر از این پولهاست که روی کاغذه
    سلامتی 3 تن ، ناموس و رفیق و وطن
    سلامتی 3 کس ، زندونی و سرباز و بی کس
    سلامتی باغبونی که زمستونشو از بهار بیشتر دوست داره
    سلامتی آزادی ، سلامتی زندونی های بی ملاقاتی ..........
    پ.ن. گفتم بگم که فکر نکنید من تا این موقع بیدار موندم تا از
    اینترنت رایگان نیه شب استفاده کنم ! باید بگم که این درس و
    کتاب رو توی سر و مغزم میزدم که گفتم یه گریزی بزنم به دنیای
    مجازی !

  • نویسنده: یاغی(دوشنبه 86/10/17 ساعت 2:6 صبح)

  • نظرات دیگران ( )

  •   تیک های دوستان اکیپ دانشگاهی من
  • حتما همه دوستانی که دانشگاه رفتند و میرند توی یه اکیپی هستند
    که با بر و بچ راحتترند و مثلا دوستان گلستان و گرمابه اند و ..........
    اونایی هم که نرفتند دانشکده حتما با یه گروه از دوستانشون راحتترند
    القصه حالا من امروز نشسته بودم یهو از سر بیکاری یاد این دوستان
    و کاراشون افتادم خنده ام گرفت گفتم توی وب بنویسم البته شاید
    برای شما خنده دار نباشه چون باید این تیک ها را با قیافه هاشون
    دید !!!!!!!!!! به ترتیب سن شروع میکنم به گفتن تیک ها شون :
    این دوست من مثل یه رباته البته برای اومدن به دانشگاه نه اما
    برای رفتن از دانشگاه حتی دوست نداره یک لحظه رو از دست بده
    و وای از اون روزی که این لحظات گران قدر رو از دست بده میشه
    مثل مرغ پر کنده ! اگه بهش بگیم وایسا دانشگاه فیلم داره ، وایسا
    تحصن رو تماشا کنیم ، بیا بریم سینما و ....  میگه نچ اگه هم وایسه
    همش غر میزنه ! همین چند روز پیش رفتیم اداره پست برای یه کار
    دانشگاهی اما انقدر به من گفت زود باش زود باش که من روی 2 تا
    پاکت نامه اشتباه نوشتم برای پاکت نامه اولی روم شد برم یکی دیگه بگیرم
    اما برای دومی دیگه روم نشد لاک گرفتم !!!!!!!!!!!!!!!!
    دوست دوم بر عکس اولی دل گنده دل گنده ! اگه باهاش قرار بزاری محاله
    سر ساعت برسه حداقل یک ساعتی الافی ! هر وقت توی دانشگاه پیداش
    نمیکنی صد در صد توی توالته البته گلاب به روتون ! ما شک کردیم یه چند
    دفعه خواستیم به خانواده اش اطلاع بدیم بعدش فهمیدیم نه بابا این کاره
    نیست ! تیک داره دیگه !!!!!!!!!!!!!!!!!! ولی وای از اون روزی که جنس مخالف
    ازش تقاضایی کنه پدر همه ما رو در میاره تا کار اونو انجام بده !!!!!!!!!!!
    بعدش خودمم که من که نمی تونم تیکم رو بگم باید اونا بگن البته یکیشون
    تقریبا نیمه حرفه ای توی وبلاگ نویسی و یکیشون هم آماتور و یکیشون هم
    فقط فکر کنم برای یافتن تحقیق آخر ترم بره توی اینترنت !!!!!!!!!!!!!!!!!!
    اما آخرین دوست اکیپ ، برابر با توهم فانتزی ! مثلا بهش بگیم بیا فلان جا
    اگه خارج از دیارمون باشه میگه من خارج از دیار هستم ( من اسم دیارمون رو
    نمیگم خدای نکرده تبلیغات نشه ! ) حالا این کلمه راحتتر یا اینکه بگه کجاست؟
    و حس کنجکاوی توی آدم راه نندازه ! ؟ چند وقت پیش عضو یه گروهی با هم
    شدیم من بهش گفتم آقا اینا به خط فکری ما نمیخورند اما هر چی من گفتم
    اون قبول نکرد حالا که رفتیم توی گروه و جد و آبادمون رو فهمیدن میگه نه این
    گروه خوب نیست بیا بریم بیرون ؟! بعد جاهای خوب که میره دریغ از یه زنگ
    به من، میره تنها خوری !!!!!!!!!! اول ترم میگه جزوه های تو به درد نمیخوره
    آخر ترم که میشه سراغ هر جزوه ام را که میگیرم ، میفهمم دست اونه !!!!
    حالا شاید این سوال پیش بیاد که من چرا رفتم توی این اکیپ  ؟
    خوب معلومه اولا اینا تیک ها شون همیشه که نیست دوم خوبی هاشون
    خیلی بیشتر از این حرف هاست و خیلی با مرامند و .... بعدش من یه خورده
    پیاز داغ رو زیاد کردم یه موقع اکیپ چشم نخوره به هر حال یکی از اکیپ های
    شهره دانشکده هستیم نه برگ چغندر !!!!!!!!!!!!!!!!!!
    پ.ن. موقع امتحانها و یه عالم درس انبار شده شاید البته شاید این چند
    وقت رو دیر به دیر آپ کنم .


  • نویسنده: یاغی(شنبه 86/10/8 ساعت 7:7 عصر)

  • نظرات دیگران ( )

    <   <<   11   12   13   14   15   >>   >

  •   لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • یک بوم و دو هوا
    اشک ها و لبخند ها
    آثار دموکراسی و دیکتاتوری حتی در بازی فوتبال !!!
    یه کلوم حرف حساب
    [عناوین آرشیوشده]
  •    RSS 

  •   خانه

  •   شناسنامه

  •   پست الکترونیک

  •  پارسی بلاگ



  • کل بازدید : 415814
    بازدید امروز : 5
    بازدید دیروز : 6
  •   مطالب بایگانی شده

  • از افسانه تا واقعیت
    تابستان 1388
    پاییز 1388

  •   درباره من

  • از افسانه تا واقعیت - یاغی
    یاغی
    منم من ، میهمان هر شبت ، لولی وش مغموم منم من ، سنگ تیپا خورده رنجور منم دشنام پست آفرینش ، نغمه ناجور نه از رومم ، نه از زنگم ، همان بیرنگ بیرنگم

  •   لوگوی وبلاگ من

  • از افسانه تا واقعیت - یاغی

  •   اشتراک در خبرنامه
  •  


  •  لینک دوستان من

  • رند
    حاج حشمت
    خط بارون
    نم نم بارون...
    راهنما
    کویر سبز
    نون والقلم
    ضحی
    مجله خبری متین نیوز
    طالب یار
    مسافر
    فرزند شهید
    نوشته های خط خطی...!!!
    کوثر
    وصله
    بوی باران ( حسرت سابق )
    از زندگی
    روزنوشته های من

    آدم ساده
    سپهران
    مریم
    بیدل

  •  لوگوی دوستان من























  •   اوقات شرعی
  • اوقات شرعی