میخواستم از هوای خوب
این چند روزه دیارمون بنویسم که با دیدن
فیلم بچه های اعماق منصرف شدم و تصمیم گرفتم از این فیلم
بنویسم از چند تا فریاد بی صدا
! ماجرا از این شروع شد که :
با بچه ها داشتیم الافی قبل از کلاس بعد را میگذروندیم
که یهو با
شنیدن از این آهنگهای توپس توپس هست از جا پریدیم و یه راست
رفتیم سالن آمفی تئاتر و دیدیم بله داره فیلم نشون میده
( دانشکده
ما هفته ای یکی دو بار فیلم نشون میده ) چون روی بردها تبلیغشو
دیده بودیم فهمیدیم بچه های اعماق با کارگردانی علی شاه حسینی
و تهیه کنندگی سماک باشی . که مناسبت روز جهانی کودک
دانشکده پخش میکرد ! خلاصه اون آهنگه که گفتم روی تصویر گدایی
بچه ها گذاشته بودند و ...............................
ادامه فیلم رسید به بچه های راه آهن که حتی یه مدرسه هم اونجا
نبود و یک NGO آموزش بچه ها رو رایگان به عهده گرفته بود با تمام
جوانبش
! از یه پسر بچه پرسید چرا 12 ساله هستی اما کلاس اولی
میگفت کار میکردم و یه چرخ نمکی داشتم یه شب قفلش نکردم
دزد بردش از اون دفعه با گونی میرفتم نمکی ! دیگه نمیتونیستم
درس بخونم چون پول نداشتیم
! بچه ها مثل دوربین ندیده ها
میپریدن جلو دوربین و تکنو میرقصیدن ، ادا در میوردن ، کشتی که
نه بهتره بگم دعوا با هم میکردن ! من مونده بودم این هم رقص و
شعرهای عاشقونه رو از کجا یاد گرفته بودن
؟ که یاد حرف یکی
از حضرات استادا اوفتادم که میگفت آلونک نشین های حاشیه شهر
دوست دارن مثل پولدارها باشن ولی چون نمیتونند شکل فانتزی
زندگی پولدارها رو تقلید میکنند یعنی سقف خونشون از پلاستیکه
اما تلویزیون پلاسما و ماهواره و... دارند البته نه از راه شرافتمندانه !
پسر بچه کوچولو ها مزاحم دخترایی میشدن که 2 یا 3 سال ازشون
بزرگتر بودن
! اکثر همینا فردا میشن دزد ناموس
! یه جوون قصاب بود
که میگفت عشق میکنم وقتی با ساطور میزنم روی گوشت
! و خیلی
از حرفای دیگه که فقط باید فیلم رو ببینید
! اما یک سوال چرا دولت از
این قشر حمایت نمیکنه
؟ حالا میفهمم چرا استادمون میگفت ،
وقتی داشتیم روی قاچاق زنان و کودکان به امارات متحده تحقیق
میکردیم انداختنمون زندان
! یا وقتی میگفت داشتیم روی مسئله
ازدواج دختران سیستانی با مردان پاکستانی که از روی فقر ،
خانوادها شون با پول ناچیزی موافقت میکردن و فکر میکردن وضع
دخترانشون هم بهتر میشه ولی نمیدونستند همین که دختراشون
برند اون ور مرز یعنی پاکستان و افغانستان شوهرانشون اونا رو
میفروشند به قاچاقچیان اعضای بدن
، تحقیق میکردیم زندانیمون
کردن به جرم سیاسی بودن و تحقیق رو متوقف کردن
، یعنی چی
؟!
یا وقتی مردان افغانی برای اقامت، زنان طبقه محروم رو میگرن و
یه گردان بچه راه میندازن که از عهده خرجشون بر نمیان میفرستنشون
گدایی
، چرا وقتی دولت ساپورتشون نمیکنه این جور عقدها را
نامشروع اعلام نمیکنه
! انگار بچه ها باید قربانی هوس باشند و راه
گریزی نیست !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
حالا هی برید به فلسطین و .... کمک کنید براشون راهپیمایی کنید
اصلا کی گفته چراغی که به خونه رواست به مسجد حرومه ؟!
دوست دارم آخر این مرثیه رو با 2 بیت شعر تموم کنم
اشکی و چه اشکی سیل ریزی از هر مژه ام چکیدنی داشت
از موج سرشک لاله گونم خورشید به خون تپیدنی داشت
پ.ن. خیلی وقت شد که آپ نکردم که 2 دلیل داره یکی به
لطف آموزش که 4 روز باید بریم دانشکده و یکی هم بخاطر
سرما خوردگی که به لطف یکی از دوستان حاصل شده
چیزی که از شون به آدم نمی ماسه هیچ دردو بلاشون هم 2 دستی
میخوره توی فرق سر آدم !
پ.ن. من از دانشکده هی صحبت میکنم نگید یاغی ندید بدیدها
بخاطر اینه که من وقت زیادی رو توی این محیط تلف میکنم در
نتیجه صحبت در این باب هم زیاد میشه !
پ.ن. راستی کمک کی میدونه چی کار کنم این لغات بی معنی
خارجی از بالای وبلاگم بره
نویسنده: یاغی(یکشنبه 86/7/22 ساعت 10:44 صبح)