قبلا گفته بودم که چند تا دوستیم که 17 ساله با هم دوست
هستیم
ترجمه و ... میکنند . دیروز این دوستان کار آفرین همه ما چند
نفر را دعوت کرده بودند به صرف ناهار و گپ و خنده و آشنایی
با محیط کارشون ، به دفترشون . من دیگه یه سره از راه دانشکده
رفتم اونجا که طبق معمول آخرین نفری بودم که رسیدم و با رسیدن
من ، که دیگه جمعمون کامل شد اول تصمیم گرفتیم کادویی که
شریکی گرفته بودیم باز کنیم و من چون خودم کادو را ندیده بودم از
همه هولتر بودم که حتی چایی ام هم نخوردم و حیوونی سرد شد !!!
بعدش هم کمی حرف زدیم و بعد ناهار خوردیم و کلی خاطره گفتیم و
کلی خندیدیم قرار بود ساعت دو و نیم هم بریم سینما که به سانس
ساعت 3 برسیم که ناگهان یه ترجمه فوری اوردن و طبق معمول من
دوباره شدم گوشت قربونی و یه صفحه از متن هم دادن من ترجمه کنم
البته به کمک دیکشنری وگرنه من اگر زبانم خوب بود زبان تخصصی میان
ترم رو افتضاح نمیدادم !!! خلاصه سینما نرفتیم اما ما هم قرار شد توی
کار شریک بشیم و مبلغی بزاریم و دفتر رو رهن کامل کنیم و دیگه اجاره
ندیم و جاش پولش بره توی جیبمون !!! چون محیط هم دوستانه است هم
کار هم تفریح ! بعد از اون همه خیالپردازی و آرمان گرایی که کردیم دیگه
دیدیم هوا داره تاریک میشه تعجب کردیم که چقدر زود دیر شد ! دیگه ما
چند نفر خداحافظی کردیم و اومدیم که بیایم خونه که توی راه دوستم
متوجه شد کیفش رو زدن . هیچی دیگه هر چی خوش گذشته بود از
دماغمون در رفت . پول و سیم کارت و کارت شناسایی و کارت کتابخونه
و کارت اهدا عضو دوستم تویه کیفش بود . قبلا یکی از بچه ها که کارت
اهدا عضو این رفیقمون رو دیده بود توی دفتر بهش گفت کار خوبی نکردی
که این کار رو کردی برای آدم یه اتفاقی میفته ، که افتاد ! دوستم میگفت
مرده شور اون سق سیاهشو ببرند البته با شوخی وگرنه ما که خرافاتی
نیستیم !!!
پ.ن. دیروز وقتی دوستم کارت اهدا عضو شو نشون داد و میدونست من
هم دنبال گرفتن این کارتم ، تشویقم کرد و آدرس اینترنتی برای گرفتن
کارت را بهم داد اما برخی دوستان مخالف این کار بودن !؟ اما من تصمیم ام
را برای گرفتن این کارت گرفتم . اگه به درد بخوره بعد از مردن بهتر از
پوسیده شدن زیر خاکه !!!!!!!!!!!!
پ.ن. چه بارون قشنگی دیروز میومد .
نظرات دیگران ( ) |