این همه آدم درس بخونه و هی توی گوشش بگن بچه درس بخون تا بعدش هم بری دانشگاه و برای خودت کسی بشی و پول در بیاری و این جور حرفها .......... بعد بچه بزرگ میشه وبا بدبختی و پشت کنکور موندن آخرش قبول میشه اونم نه رشته دلخواه اما خوب به هرحال دانشگاهی میشه ! توی دانشگاه هیچی هیچی هم که نباشه و بعضی کلاسها رو هم دودر کنه و اینا اما باز هم تلاش داره میکنه ، همین خود من دیگه انگشتای اون دستی که باهاش جزوه مینویسم داره کج میشه !!! به هر حال اگه توی طول ترم هم درس نخونیم یکی 2 هفته فرجعه ها رو با شب تا صبح ، شب امتحان رو که درس میخونیم ! حالا اگر آموزشهای دانشگاه تخصصی نیست دیگه ما مقصر نیستیم که !!!!!!!! خلاصه بعد از این همه زحمت (که خدایی هنوز هم خستگی کنکور توی تنمون هست و باید خودمون را برای ارشد آماده کنیم که من اصلا آماده نکردم خودم را ) فارغ التحصیل میشیم و تازه فصل سرگردونی شروع میشه و باید کاسه چه کنم چه کنم رو دستمون بگیریم و منت هر کس و ناکسی را بکشیم برای یافتن شغل اما دریغ از نبود پارتی چند روز پیش که من و رفیقم داشتیم میومدیم دانشکده یکی از بچه های فارغ التحصیل رو دیدیم که داشت با یه پراید مسافرکشی میکرد و آه که چقدر سرد شدیم و دیگه اون نصفه روحیه ی رفتن سر کلاس را هم نداشتیم . قبلا این چیزها رو شنیده بودیم ولی با چشم ندیده بودیم که اون هم دیدیم پ.ن . امروز هم مثلا روز ما بود نه روز جهانی کوک و کی میگه ! روز دانشجو رو میگم ! هیچ خبری نبود حداقل تا چند سال پیش یه تحصنی توی دانشگاه تهران میشد و مسئولانی برای پاسخ گویی میومدن اما دریغ ............... نمیدونم شایدم تقصیر تعطیلی یه سال برای آلودگی هوا تعطیل کردن و یکسال برای ............................ از تموم دوستانی که به من ابراز لطف کردن صمیمانه ممنوم
یاغی منم من ، میهمان هر شبت ، لولی وش مغموم
منم من ، سنگ تیپا خورده رنجور
منم دشنام پست آفرینش ، نغمه ناجور
نه از رومم ، نه از زنگم ، همان بیرنگ بیرنگم