چی میشد اگه افراد غیر متخصص نمیومدن جای افراد متخصص بیکار رو
بگیرن ؟ دنیا گلستون میشد و مردم هم کارهاشون پیچ نمیخورد و
اعصاب ها هم خورد نمیشد و ...... حالا میگم چرا یهو من یاد این مشکل
دائم فراموش شده افتادم :
رئیسای آموزش دانشکده ما هر سال باز نشسته شدند و یکی دیگه روی
این صندلی نشسته اما باید بگم سال به سال دریغ از پارسال ! این رئیس
جدید آموزش امسالمون که دیگه نوبره ! 2 بار برنامه ریزی کرد و چقدر
ساعت ها بهم خورد و حالا روزهای دوشنبه اکثر کلاس ها تداخل داره با
یک کلاس خاص !!! ما سر ساعت کلاس روز دوشنبه رفتیم دیدیم نیم ساعت
از کلاس گذشته ، تعجب کردیم ؟! بچه ها گفتن استاد گفته من این ساعت
نمیتونم باشم و ساعت کلاس رو جلو انداخته ! من نمیدونم این مشکل ما که
نیست مشکل آموزشه که با استاد هماهنگ نکرده درنتیجه ما باید نیم ساعت
از کلاس قبلیمون مونده بیام بیرون مثل چی بدوییم و بریم سر این کلاس خاص و
حاضری بخوریم و یک ربع بشینیم و بعد مثل چی دوباره بدوییم بریم سر کلاس
قبلی تا حاضری اون کلاس هم بخوریم !!! بد شانسی استاد کلاس اولی ،
آخر ساعت مراسم پر شکوه حضور و غیاب را دارد و استاد کلاس دومی ،
اول ساعت !!! ما هم که مار گزیده شدیم از این مراسم ( توی پست چوب معلم...
نوشتم ). چون ما توی حذف و اضافه این درس رو گرفتیم ، اسممون توی
لیست جدید باید می بود حالا اسم بچه های اکیپ که این درس کلاس خاص
رو گرفته بودن ، بود و اسم من نبود و حالا من چقدر دوندگی کردم و فهمیدم
اسمم تویکامپیوتر آموزش هست و توی لیست استاد نیست و رئیس آموزش رو
مجبور کردم لیستی که توی کامپیوتر داره و اسم من داخلش هست رو دوباره
بده به استاد بماند ................
پ .ن . بزنم به تخته این استاده زیاد حال عقده نداره و قبول کرده بچه های
که تداخل دارند دیر بیان سر کلاس خصوصا ما که این 2 تا کلاسمون در دورترین
نقطه دانشکده از هم قرار داره و باید بدوییم مثل چی ...............
پ.ن. حالا باز بگیم تخصص کیلو چنده ؟ مدرک رو عشقه ............
نظرات دیگران ( ) |