یه روز آدم بی دینی رو خواستند بندازند جهنم و و برای اینکه یه ارفاقی بهش کنند ، گفتند دوست داری بری جهنم مسلمون ها یا جهنم یهودی ها ؟ آدم بی دین گفت چه فرقی با هم دارند مگه ؟ گفتند توی جهنم یهودی ها یه بار قیر داغ میریزند روی جهنمی ها اما توی جهنم مسلمون ها 7 بار قیر داغ میریزند روی سرشون . آدم بی دین گفت مگه خل هستم ، میرم جهنم یهودی ها که یه بار قیر داغ روی سرم میریزند و.... چند روز گذشت و آدم بی دین گفت اگه بشه میخوام برم جهنم مسلمون ها ، ببینم اونجا چطوریه ؟ این اجازه به اون داده شد ولی وقتی رفت تعجب کرد ، همه جهنمی ها بیکار نشسته بودند یا دراز کشیده بودند و... آدم بی دین بهشون گفت مگه روزی 7 بار نباید روی شما قیر داغ بریزند ؟ جهنمی ها گفتند چرا ، منتها یه روز قیر نداریم ، یه روز کوره برای داغ کردن قیر خرابه ، یه روز مسئولش نیست ، یه روز .......... پ.ن. دیروز و امروز روزهای بزرگی بودند اما ای کاش ، ای کاش ............. پ.ن. چند روز بود که بخاطر کابل برگردون تلفن مون قطع بود حالا هم که وصل شده با شماره قبلی نیست !
یاغی منم من ، میهمان هر شبت ، لولی وش مغموم
منم من ، سنگ تیپا خورده رنجور
منم دشنام پست آفرینش ، نغمه ناجور
نه از رومم ، نه از زنگم ، همان بیرنگ بیرنگم