حتما همه دوستانی که دانشگاه رفتند و میرند توی یه اکیپی هستند
که با بر و بچ راحتترند و مثلا دوستان گلستان و گرمابه اند و .....
.....
اونایی هم که نرفتند دانشکده حتما با یه گروه از دوستانشون راحتترند
القصه حالا من امروز نشسته بودم یهو از سر بیکاری یاد این دوستان
و کاراشون افتادم خنده ام گرفت گفتم توی وب بنویسم البته شاید
برای شما خنده دار نباشه چون باید این تیک ها را با قیافه هاشون
دید
!!!!!!!!!! به ترتیب سن شروع میکنم به گفتن تیک ها شون :
این دوست من مثل یه رباته البته برای اومدن به دانشگاه نه اما
برای رفتن از دانشگاه حتی دوست نداره یک لحظه رو از دست بده
و وای از اون روزی که این لحظات گران قدر رو از دست بده میشه
مثل مرغ پر کنده
! اگه بهش بگیم وایسا دانشگاه فیلم داره ، وایسا
تحصن رو تماشا کنیم ، بیا بریم سینما و .... میگه نچ اگه هم وایسه
همش غر میزنه
! همین چند روز پیش رفتیم اداره پست برای یه کار
دانشگاهی اما انقدر به من گفت زود باش زود باش که من روی 2 تا
پاکت نامه اشتباه نوشتم برای پاکت نامه اولی روم شد برم یکی دیگه بگیرم
اما برای دومی دیگه روم نشد لاک گرفتم !!!!!!!!!!!!!!!!
دوست دوم بر عکس اولی دل گنده دل گنده
! اگه باهاش قرار بزاری محاله
سر ساعت برسه حداقل یک ساعتی الافی
! هر وقت توی دانشگاه پیداش
نمیکنی صد در صد توی توالته البته گلاب به روتون
! ما شک کردیم یه چند
دفعه خواستیم به خانواده اش اطلاع بدیم بعدش فهمیدیم نه بابا این کاره
نیست ! تیک داره دیگه
!!!!!!!!!!!!!!!!!! ولی وای از اون روزی که جنس مخالف
ازش تقاضایی کنه پدر همه ما رو در میاره تا کار اونو انجام بده !!!!!!!!!!!
بعدش خودمم که من که نمی تونم تیکم رو بگم باید اونا بگن
البته یکیشون
تقریبا نیمه حرفه ای توی وبلاگ نویسی و یکیشون هم آماتور و یکیشون هم
فقط فکر کنم برای یافتن تحقیق آخر ترم بره توی اینترنت !!!!!!!!!!!!!!!!!!
اما آخرین دوست اکیپ ، برابر با توهم فانتزی
! مثلا بهش بگیم بیا فلان جا
اگه خارج از دیارمون باشه میگه من خارج از دیار هستم ( من اسم دیارمون رو
نمیگم خدای نکرده تبلیغات نشه ! ) حالا این کلمه راحتتر یا اینکه بگه کجاست؟
و حس کنجکاوی توی آدم راه نندازه
! ؟ چند وقت پیش عضو یه گروهی با هم
شدیم من بهش گفتم آقا اینا به خط فکری ما نمیخورند اما هر چی من گفتم
اون قبول نکرد حالا که رفتیم توی گروه و جد و آبادمون رو فهمیدن میگه نه این
گروه خوب نیست بیا بریم بیرون
؟! بعد جاهای خوب که میره دریغ از یه زنگ
به من، میره تنها خوری
!!!!!!!!!! اول ترم میگه جزوه های تو به درد نمیخوره
آخر ترم که میشه سراغ هر جزوه ام را که میگیرم ، میفهمم دست اونه !!!!
حالا شاید این سوال پیش بیاد که من چرا رفتم توی این اکیپ ؟
خوب معلومه اولا اینا تیک ها شون همیشه که نیست دوم خوبی هاشون
خیلی بیشتر از این حرف هاست و خیلی با مرامند و .... بعدش من یه خورده
پیاز داغ رو زیاد کردم یه موقع اکیپ چشم نخوره به هر حال یکی از اکیپ های
شهره دانشکده هستیم نه برگ چغندر !!!!!!!!!!!!!!!!!!
پ.ن. موقع امتحانها و یه عالم درس انبار شده شاید البته شاید این چند
وقت رو دیر به دیر آپ کنم .
نویسنده: یاغی(شنبه 86/10/8 ساعت 7:7 عصر)